از خدا خواهيم توفيق ادب        بي ادب محروم گشت از لطف رب

بي ادب تنها نه خود را داشت بد              بلكه آتش در همه آفاق زد


به عقيده بعضى حجاب و خانه نشينى زن ريشه روانى دارد. زن از ابتدا در خود نسبت به مرد احساس حقارت مى‏كرده است از دو جهت: يكى احساس نقص عضوى نسبت به مرد، ديگرى خونروى ماهانه و حين زايمان و حين ازاله بكارت.
اينكه عادت ماهانه نوعى پليدى و نقص است، فكرى است كه از قديم در ميان بشر وجود داشته است و به همين دليل زنان در ايام عادت مانند يك شى‏ء پليد در گوشه‏اى محبوس بوده‏اند و از آنها دورى و اجتناب مى‏شده است.
شايد به همين علت است كه از پيغمبر اكرم درباره اين عادت سؤال شد. ولى آيه‏اى كه در پاسخ اين سؤال نازل شد اين نبود كه حيض پليدى است و زن حائض پليد است و با او معاشرت نكنيد، پاسخ رسيد كه نوعى بيمارى تن است و در حين آن بيمارى از همخوابگى احتراز كنيد (نه از معاشرت):
يَسْئَلْونَكَ عَنِ الْمَحيضِ قُلْ هُوَ اذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِى الْمَحيضِ «1»
.
از تو درباره حيض سؤال مى‏كنند. بگو نوعى بيمارى است، در حال اين بيمارى با

زنان نزديكى نكنيد.
قرآن اين حال را فقط نوعى بيمارى مانند ساير بيماريها خواند و هرگونه پليدى را از آن سلب كرد.
در سنن ابو داود جلد اول صفحه 499 در شأن نزول اين آيه مى‏نويسد:
 «انس بن مالك گفت عادت يهود اين بود كه همينكه زنى از آنها حائض مى‏شد او را از خانه بيرون مى‏كردند، نه با او غذا مى‏خوردند و نه از ظرف او آب مى‏آشاميدند و نه با او در يك اتاق مى‏زيستند. لهذا از رسول خدا دراين باره سؤال شد و اين آيه نازل گشت. رسول خدا از دورى گزيدن از آنها منع كرد و فرمود جز همبسترى هيچ ممنوعيت ديگرى ندارند.».
از نظر اسلام زن حائض حكم يك انسان به اصطلاح «مُحْدِث» را يعنى انسان فاقد وضو و غسل را دارد كه در آن حال از نماز و روزه محروم است.
هر موجب «حَدَث» نوعى پليدى است كه با «طهارت» يعنى وضو يا غسل مرتفع مى‏گردد. بدين معنى حيض را نيز مى‏توانيم مانند جنابت، خواب، بول و غيره پليدى بدانيم. ولى اين نوع پليدى اولًا اختصاص به زن ندارد و ثانياً با غسل يا وضو مرتفع مى‏گردد.
در ميان يهوديان و زردشتيان با زن حائض مانند يك شى‏ء پليد رفتار مى‏شده است و اين جهت، هم در زن و هم در مرد اين فكر را به وجود آورده كه زن موجود پست و پليدى است، و مخصوصاً خود زن در آن حالت احساس شرم و نقص مى‏كرده خود را مخفى مى‏ساخته است.
قبلًا از ويل دورانت نقل كرده‏ايم كه گفت:
 «پس از داريوش مقام زن مخصوصاً در ميان طبقه ثروتمندان تنزل پيدا كرد. زنان فقير چون براى كاركردن ناچار از آمد و شد در ميان مردم بودند آزادى خود را حفظ كردند. ولى در مورد زنان ديگر گوشه نشينى زمان حيض كه برايشان واجب بود رفته رفته امتداد پيدا كرد و سراسر زندگانى اجتماعى ايشان را فرا گرفت.»

و هم او مى‏گويد:
 «نخستين مرتبه كه زن حيا و شرم را احساس كرد آن وقت بود كه فهميد در هنگام حيض نزديك شدن او با مرد ممنوع است.».
درباره اينكه زن ابتدا در خود احساس نقص مى‏كرده است و سبب شده كه هم خود او و هم مرد او را موجود پست بشمارد سخنان زيادى گفته شده است. خواه آن سخنان درست باشد و خواه نادرست، با فلسفه اسلام درباره زن و پوشيدگى زن رابطه‏اى ندارد. اسلام نه حيض را موجب پستى و حقارت زن مى‏داند و نه پوشيدگى را به خاطر پستى و حقارت زن عنوان كرده است، بلكه منظورهاى ديگرى داشته است، چنانكه بعداً خواهيم گفت.

از خدا خواهيم توفيق ادب        بي ادب محروم گشت از لطف رب

بي ادب تنها نه خود را داشت بد              بلكه آتش در همه آفاق زد





پرسش:
عادت ماهانه چيست؟
پايگاه حوزه، شماره 1- 16465،
پاسخ:

حيض، خوني است كه به طور معمول، هر ماه به مدت چند روز از رحم زنان - به خاطر تأثير هورمون هاي تخمدان - خارج مي شود و به هنگام انعقاد نطفه، غذاي جنين قرار مي گيرد. اين خون ريزي، از سن بلوغ تا سن يائسگي زن انجام مي گيرد. از حيض به قاعدگي، رگل، عادت ماهانه، پريود و بي نماز شدن هم تعبير مي شود و زن را در اين حالت، حائض مي گويند.

X